به زور ما ۵ نفرو فرستادن جایی که حنابندونِ عروس بود. غرزنان سوارِ ماشین شدیم و رفتیم و دیدیم نه! ما هم دلمون میخواد پیشِ بقیه باشیم. این شد که شام رو دادن و دِ برو که رفتیم :دی زنگ زدیم یکی از پسر عمه ها اومد دنبالمون. سوارِ ماشین شدیم و مزخرف ترین آهنگ ممکن رو پلی کردیم. هو میکشیدیم و همراهِ آهنگ میخوندیم و دست میزدیم. اگه دیشب یه ماشین مشکی دیدین که ۵ تا دختر توش بودن و نیششون تا بناگوش باز بود ,بامدادِ,بیسو,سومِ,شهریور ...ادامه مطلب
- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W ,بامدادِ,شهریور ...ادامه مطلب
- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W ,بامدادِ,دوازدهمِ,شهریورِ ...ادامه مطلب